•عشق یعنی فرد را با پیامدهای طبیعی رفتارش روبه رو کنیم •عشق می تواند این باشد که اجازه دهیم فرد با پیامدهای طبیعی رفتارش روبه رو شود •مثلا اگر فرزند شما در جمع کاری انجام می دهد که شایسته نیست، عشق شما به او می تواند این باشد که اجازه دهید بازخوردهای منفی از دیگران بگیرد. یا می تواند این باشد که خودتان بازخورد منفی را نشانش بدهید •اگر فرزند شما نمی تواند از حقش دفاع کند، عشق این نیست که شما از حقش دفاع کنید. عشق این است که او را با پیامد طبیعی رفتارش که از دست دادن حقش است روبه رو کنیم •شاید در کوتاه مدت خوشایند نباشد نه برای ما و نه برای خود او، اما در بلند مدت باعث می شود جرأتمندانه از حقوقش دفاع کند

•بی تفاوتی یعنی اجازه ندهیم اطرافیانمان با پیامدهای طبیعی رفتارشان روبه رو شوند •بی تفاوتی یعنی می خواهیم جلو بروز برخی پیامدهای طبیعی رفتار را بگیریم یا پیامدهایی به فرد نشان می دهیم که طبیعی نیست •بی تفاوتی یعنی این که اجازه ندهیم پیامد رفتار دیگران آنها را اذیت کنند •مثلا الکی می خندیم یا از ترس ناراحت شدن فرد سکوت می کنیم، یا برای اینکه فرد اذیت نشود و اعتماد به نفسش پایین نیاید، از کار او (که مطلوب هم نیست) تعریف می کینم.

•عشق یعنی با تیزبینی رفتارهای مهمی که نیازمند مداخله اند را کشف کنیم، با شجاعت باعث پدیداری آن ها شویم و پس از پدیدار شدن پاسخی به آن رفتارها بدهیم که پاسخ طبیعی است، یا اجازه دهیم با پیامدهای طبیعی روبه رو شود •وقتی فرد با پیامدهای طبیعی رفتارش روبه رو شد، ممکن است رفتارش را تغییر داده یا اصلاح کند •در اینجا عشق یعنی پاسخ طبیعی به پیشرفت و تغییرش بدهیم و بی تفاوت از تغییراتی که داشته رد نشویم •تغییراتش را ببینیم و تقویت کنیم •در واقع پاسخ طبیعی به رفتار خیلی وقت ها تقویت مثبت و تقویت های کلامی و غیرکلامی است. •اگر فرزند شما در جمع سلام نمی کند و دیگران به او تذکر می دهند و شما شجاعانه این فرصت را فراهم می کنید تا رفتراش بروز پیدا کند و با پیامدهای طبیعی رفتارش روبه رو شود و فرزند شما در مهمانی بعدی سلامی ولو به یک نفر داشت، عشق در اینجا یعنی این سلام کوچک از طرف شما دیده شود و مورد تقویت کلامی واقع شود «از این که به دیگران با سلام کردن احترام می گذاری خیلی خوشحالم»

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *